کد مطلب:211397 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

نثر عربی در عصر امام صادق
در نثر عربی قبل از جاهلیت اثر بارزی در دست نیست ولی نثر اسلام كه در قرن اول پرتوی از قرآن گرفت در كمیت كم و در كیفیت زیاد بوده و آن نثر عربی عبارت از احادیث كوتاهی بود كه از مقام نبوت صادر شده و مورخین و محدثین نقل كرده اند و این سبك نثری را می توان به ایجاز و جزالت كلام و بساطت عبارات شیرین تعبیر كرد.

از احادیث نبوی و كلمات قصار پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم كه بگذریم به یك نثر جذاب شیرین مسجع و مقفی و مرسل می رسیم كه شاهكار نثر عربی و كلام الملوك ملوك الكلام است. این نثر پس از قرآن كه وحی مرسل بود تالی تلو سخن آسمانی قرار گرفته و یك سلسله معانی رقیقه قریب الذهن را در قالب الفاظ رسا و در عین حال كوتاه كلمات ریخته و بیش از صد خطبه و صد رساله و بیش از سیزده هزار و كسری كلمات قصار برای اهدا و ارشاد بشر به جا گذاشته است و در این نثر دیده می شود همانطور كه یك فرمانده عالی منصب می تواند نسبت به افراد نظامی و سربازان خود فرمان جمع و تفرقه و حزب حزب و دسته دسته و جوقه جوقه به راست و به چپ بدهد و با یك تاكتیك و روش مخصوص ارتش افراد را قبض و بسط می دهد.

امام امیرالمؤمنین (ع) نسبت به حروف و الفاظ و كلمات همان مقامی را داشت كه از فرمانده نظامی و جنگی و در پیشوائی ایمان و تقوی فرمان می داد الفاظ را هم به همان نحو فرمان می داد و لذا نمی توان در ادوار تاریخی نثر عربی در اسلام نثری بهتر و روشن تر و مفیدتر و كاملتر از جهت لفظ و معنی در تاریخ ادبیات عرب پیدا كرد.

فرمانی كه به مالك اشتر در حین حركت بین راه نگاشت سرمشق عدالت و حكومت فرمانداران جهان قرار گرفت و منشور ملل متفق و متحد نتوانست با پیوند كردن همه عقول و رجال برجسته ملل راقیه نظیر بلكه تالی تلو آن را تهیه كند و این فرمان است كه مقام سیاست امام را بر فراز افق سیاست همه سیاستمداران نشان داد.

و پس از نهج البلاغه كه در اوایل قرن اول بود در اواخر قرن اول نیز فرزند زاده او امام زین العابدین علی بن الحسین السجاد علیه السلام كتاب صحیفه سجادیه را نگاشت كه نثر مرسل و مسع بود و آن هم مرادش همان مكتب آسمانی است كه عبارات شیرین و جذاب و مطبوع به صورت مناجات و راز و نیاز حقایق دین و تاریخ و سیاست را در قالب كلمات كوتاه و رسا ریخت و امروز آن كتاب را شاهكار تعلیم و تربیت می توان شناخت.



[ صفحه 242]



تا در اوایل قرن دوم رسائل امام محمدباقر علیه السلام به شرحی كه در كتاب آن حضرت نوشتیم و اواسط این قرن رسائل و نثر مكتب جعفری چنان توسعه و تقویت یافت كه منشیان و نویسندگانی بزرگ به وجود آورد و هر یك از آن ها مصادیق بارز نثر عربی در قرن دوم اسلامی بلكه در تاریخ نثر عرب می باشند مانند عبدالحمید كاتب - زمیله عبدالله المقفع كه مقتدای نویسندگان بودند - و در اسلوب - توازن - سجع - قافیه - نثر مرسل از مبتكرین به حساب می روند و سبك آنها سبك بدیع مسجع بود و سرمشق نثر عربی قرن سوم و چهارم قرار گرفت كه بدیع الزمان همدانی و غیره به شرحی كه در جلد سوم تاریخ مفصل اسلام در بیان ادوار علوم اسلامی نوشته ام در قرن چهارم نهایت اوج نثر عربی است و از آن پس تنزل كرد تا قرن سیزدهم باز رونق گرفت و آن اسلوب فطری با اسلوب فنی آمیخته شد و بدوات و حضارت یعنی به اصطلاحات بدوی و حضری مشوب گردید و سبكی نو بوجود آمد.